خلاصه جلسه دوم پاسخ به شبهات استاد سید طاهر غفاری قره باغی (قسمت اول)
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 17568
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

.:☼آثار استاد سید طاهر غفاری قره باغی☼:.
در این وبلاگ، برخی از فرمایشات و یادداشت های ایشان در معرض استفاده شماست.




 

بسم الله الرحمن الرحیم

 خلاصه جلسه دوم پاسخ به شبهات استاد سید طاهر غفاری قره باغی(قسمت اول)

تاریخ 25 مهرماه 1392 هجری شمسی در مسجد رضا آباد ارومیه

مقدمه:

در شهر ارومیه دو خلأ مهم احساس می شود:

1-عدم پاسخ گوئی مناسب و کافی به شبهات فراوانی که از راه های گوناگون به اذهان مردم هجوم آورده است.

خاصیت شبهه این است که درون انسان را تاریک می کند و حق را مظلوم می نماید. اگر پاسخ گویی مناسبی به آن نشود موجب تضعیف حق و بی اثرگذشتن آن در درون انسان می گردد.

2- عموم اهل ایمان از یک سلسله نارسائی های تربیتی و اخلاقی رنج می برند و محیط های تربیتی و مراکز تربیت مناسب با مکتب اهل بیت علیه السلام در ارومیه دچار نوعی غربت است.

منظور یک سلسله اخلاقیات کاربردی و زیربنائی است که محل ابتلا بوده و با مسائل اعتقادی و عملی به وظایف شرعی کاملاً ارتباط دارند.

اهمیت این دو غرض ایجاب می کند که هر کدام از ما به سهم خود در این جلسه و امثال آن حضور جدی داشته باشیم.

اگر بتوانیم اخلاص را از دست ندهیم و فقط به دنبال رضایت الهی و وظیفه خود باشیم این جلسه، جلسة امام زمان علیه السلام خواهد بود و هر کس همچو جلسه ای را تنها و غریب بگذارد به سهم خود امام زمان و امیر المومنین علیهما السلام را تنها و غریب گذاشته است.

در محلی مثل ارومیه این تجمع ها اگر با کیفیت درست و نیّت خالص بر پا شود، یقین داریم که نظر لطف امام زمان علیه السلام به آن جمع متوجّه خواهد شد و نظر لطف اهل بیت علیهم السلام  به کار برکت می دهد و نور ایمان را در قلب ها زنده تر می کند و شیطنت های شیاطین بی اثر خواهد شد و همچو مراکزی محل امنی برای پی گیری سوالات و مسائل دینی مردم خواهد بود و موجب بیمه شدن خانواده ها و جوان هایمان در مقابل القاءات شیاطین خواهد بود.

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد ...

((احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون....عنکبوت 1-3

آیا مردم گمان می کنند همین قدر که گفتند ایمان آورده ایم خداوند آن ها را رها خواهد کرد و دیگر آزمایش نخواهد شد؟ حقًا ما امت هایی را که قبل از این ها بودند را آزمایش کردیم پس البته خداوند راستگویان (در ایمان) و درغگویان (در ادعای ایمان) را آشکار خواهد نمود.

برای این که ناخالصی طلا از طلای ناب جدا شود این طلا باید در کوره، آتش و گرما ببیند. آتش، ناخالصی ها را از طلای ناب جدا خواهد نمود. تا طلای ناب جدا نشده است طلا ساز دمای کوره را پایین نخواهد کشید.

خاصیت این آزمایش ها آن است که اثر علم الهی در عالم واقعیت پیدا می کند و معلوم می شود که فلان طایفه در ادعای ایمان خود راست گو هستند و فلان طایفه برای گذراندن زندگی ادعای ایمان می کنند و فردا اگر باد از آن سوی دیگر بوزد، تغییر مسیر خواهند داد و کافر خواهند شد.

پس گرفتاری ها به هر شکلی که باشند امتحان خداوند هستند تا ایمان های راستین از دروغین باز شناخته شوند.

ما به طور خاص به گرفتاری اعتقادی توجه می کنیم.

مثلاً وهابیت، بهائیت، مسیحیت و ... فعالیت می کنند علاوه بر این ها هزاران  شبکة ماهواره ای و سایت مسموم فعالیت می کنند و چقدر بمباران تبلیغاتی صورت می گیرد!

ما به این فعالیت ها به چشم یک فتنه و آزمایش الهی می نگریم. خداوند می خواهد در وسط این همه تبلیغات و هجمه های اعتقادی، ما را امتحان کند که آیا بر ادعای ایمان خود با صداقت استوار می مانیم یا نه! فقط یک رو بنا است و خالی از محتواست و فقط یک صدا بود که صدای بلند تر آمد و آن را تحت تاثیر قرار داد و گم کرد!

ارزش ایمان هم در این امتحان ها آشکار می شود.

مثل قدرت سرباز که به هنگام جنگ آشکار می شود  نه در وقت صلح.

در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه ادعای ایمان می کردند ولی یک امتحان سنگین آمد و همه را ساقط کرد و فقط چند نفر انگشت شمار در دین الهی پا برجا ماندند.

ضرورت ها:

در اوضاع کنونی و در شهر ارومیه ضرورت چند چیز مشهود می باشد:

 

1-ضرورت هماهنگی و هم فکری اهل ایمان:

 

ضرورت دارد که مومنین هماهنگ بوده و نیروهای خود را هم افزائی نمایند و تکیه گاه یکدیگر باشند تا بتوانند یک قدرت جمعی در برابر خطرات ایجاد نمایند.

اگر ما درد دین داریم، شایسته است هماهنگی و هم فکری را رها نکنیم. اگر ما هماهنگ و هم فکر نباشیم در این صورت ما ده نفر ضعیف الایمان خواهیم بود که هر کدام با 20 نفر بی ایمان روبرو هستیم و کاری نمی توانیم بکنیم. چرا که جو در اختیار بی ایمان ها خواهد بود. ولی اگر همه در یک جا جمع باشیم، در آنجا احساس نشاط و قدرت خواهیم کرد و می توانیم نقاط ضعف و قوت خود را در آن جمع شناسائی کرده و اقدام مقتضی را انجام دهیم.

 

2-ضرورت پی گیری حل و رفع شبهات:

 

شبهه اگر در درون بماند مانند خوره، درخت ایمان را خواهد خورد و ریشه اش را فاسد خواهد کرد. لذا باید به فکر پاسخ گوئی به آن باشیم و یقینًا بدانیم که مکتب اهل بیت علیهم السلام مکتبی کامل و محکم است و هیچ گونه کاستی در آن راه ندارد و فقط ما باید به دنبال جواب شبهه باشیم.

 

3-ضرورت ارتباط مستمر با مراکز علوم دینی و عالمان دین باور و خدا ترس:

 

یک خلأیی که هست این است که مومنین در شهر ما ارتباط کافی با مراکز دینی و علمای دین شناس و خدا ترس و دین باور ندارند و چون ارتباط کافی ندارند ایمانشان تغذیه کافی نمی شود و در نتیجه نحیف و لاغر می ماند.

ایمان، علم معرفت و ارتباط با اهل بیت علیهم السلام می خواهد.

بعضی از مومنین گاهی به هیأت یا مجلسی می روند ولی مستمر در این جلسات شرکت نمی کنند این یک آسیب است.

مجلس هیأت، تمام غذای ایمان را آماده نمی کند ولی یک وعده غذائی مهم است و باید مومنین به هیأت بروند و با اسم ابا عبدالله الحسین علیه السلام به روح خود غذا برسانند. اسم اباعبدالله الحسین علیه السلام غذای روح مومن است فکر ابا عبدالله الحسین علیه السلام غذای جان شیعه است اگر این غذا را کم دریافت کند لاغر و نحیف خواهند ماند.

مجلس عزا بهانه است برای این که تو به روح و ایمان خودت غذا برسانی. اشتباه نکن. عزا آبیاری درخت محبت اهل بیت علیهم السلام است. هر تاثّر و تأسفی و هر قطره ها اشکی که در عزای اهل بیت علیهم السلام جاری می شود از لرزش قلب ناشی می شود آن محبت قلبی نسبت بر اهل بیت علیهم السلام باید تقویت شود.

این هم یک آسیب است که اهل ایمان با عالمان خدا ترس و مجالس ایمانی ارتباط کافی و مستمر ندارند.

دو تکلیف سنگین:

شرایط منطقه ما ایجاب می کند که اهل ایمان دائمًا پی گیر دو تکلیف سنگین باشند:

1-این که ما نمی توانیم تعارف کنیم؛ ما شیعه هستیم.

معنای شیعه بودن ما این است که ما یک عده را (یعنی غیر شیعه را) اهل ضلالت و گمراهی می دانیم. ما یک عده را غاصب می دانیم و معتقد هستیم بدون این که لیاقت داشته باشند بر مسند خلافت رسول الله تکیه کرده اند. ما یک عده را منحرف از طریق رسول الله صلی الله علیه و آله  می دانیم. ما نمی توانیم در این مطلب با کسی تعارف کنیم. این مطلب باید به طور مستدل و عمیق شناخته شود و باید بر آن محفاظت شود.

2- با توجه به این که منطقه ما سنّی نشین است و ما مبتلا به جامعه سنّی ها هستیم، مراعات تقیه و حسن سلوک و خوش رفتاری با اهل سنت و اجتناب از رفتارهای حساسیت بر انگیز ضروری است.

جو غالب جامعه ای که اهل بیت علیهم السلام در آن زندگی می کردند سنی و مخالف اهل بیت علیهم السلام بودند یک عده از اهل سنت که اهل بیت علیهم السلام را می شناختند فقط آن ها را در حد یک عالم قبول می کردند.

در آن ظرف تقیه و شکننده که واقعا خطر وجود داشت اهل بیت علیهم السلام به اصحاب خود می آموختند در عین حال که باید عقیده خود را درست یاد بگیرید هیچ حق ندارید مخالفین و سنی ها را تحریک کنید بلکه باید در میان آن ها به امانت داری شناخته شوید؛ باید بدانند که شما انسان های خدا ترس و محترمی هستید و حرمت شکن نیستید تا هیچ بهانه ای به دست آن ها نیافتد و بلکه جذب شوند؛ روحیه جذب می کند.

اگر شما در پیش یک سنی شروع به فحش دادن و لعن کردن بکنید، از شما فاصله خواهد گرفت و هدایت نخواهد شد. چون بزرگ خود را آدم خوبی می داند.

می گویند یک سنی بعد از ملاحظه زهد و خدا ترسی و معنویت شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری قدس سره گفته بود: «گویا من با دیدن شیخ انصاری، عمر را می بینم!».

 آن سنی عمر را با یک فرد مقدس می داند و قبول ندارد که شما بگوئید: عمر فلان کار و فلان کار را کرده است. نباید او را تحریک کنید. اگر تحریک احساسات کنید او خیال خواهد کرد که شما می خواهید به بهترین اصحاب رسول خدا توهین کنید و شما را فرد هتاکی خواهد شناخت.

پس دو وظیفه سنگین و مهم داریم: هم شناخت کامل و دقیق و حفاظت از اعتقادات و هم عدم تعرض به مقدسات مخالفین شیعه.

راه هدایت کردن اهل سنت به عقاید حقّ و درست:

باید عقیدة خود را به صورت درست بشناسیم و عمل نماییم و در مقام ارتباط با اهل سنّت با تمام کرامت انسانی و حفظ حرمت با آن ها رفتار نماییم و از کوچکترین توهین و اهانت به آن ها و مقدساتشان جدًا پرهیز کنیم.

ظرفیت افراد باید لحاظ شود و مورد توجه قرار گیرد. اگر مراعات نماییم کم کم جذب خواهند شد و به ما نزدیک خواهند گشت.

به هنگام لازم اگر لیاقت و شایستگی در او ملاحظه شد از او یک سوال کلیدی خواهیم کرد که ان شا الله باعث تنبّه و هدایت او شود.

برخی سوالات کلیدی از اهل سنّت:

بعدًا به برخی از سوالاتی که می توانیم به وقت لازم از مخالفین بکنیم اشاره خواهیم کرد إن شاء الله تعالی.

بدون این که کوچکترین تنشی ایجاد شود از او خواهیم خواست که جواب این سوال ما را تهیه کند.

*مثل این سوال بسیار مهم که چرا قبر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها مخفی است؟ چرا تنها دختر پیامبر شبانه تشییع و دفن شد؟

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: